سلوم علیکممن فردا نیستم که تولد مریم جون و بگیرم پس امشب میگیرم این تولد خیلی مهمه چون درخواستی دوست مهربونش سوفیه که از یه هفته پیش به من گفته بود که یه تولد توپ بگیرم چقدر خوبه همچین دوستی داریم خدا جونم الان میریم سراغ تفلد شلوغ ملوغببخشید فاطمه جونم واست تولد نگرفتم الانشم عذاب وجدان دارمجای شقی خالی با اینا یه قری بده
کی می خواد بترکونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن
خوب چون این تفلد کلی سفارشیه باید تموم اعضا حظور داشته باشن تا بترکوننشاهااها ماشالله بابا خدا شفاتون بده مشکلی بید؟نع غلت کردم
پذیرفته شد
خوب چون دیدم خیلی باید تفلدش توف باشه دمی و هرری و دعوت کردم که برات بنوازن
تازه سوپرایز قلاه قرمزی هم هست
سلوم ای مژری خوفی ؟ ما خوفیم حالمونم خوفه
چیکار کنم الان مریم میرسه ولی ما هیچ کاری نکردیم
بچه بدوید که دیر شده سوفی تو برو کیک و درست کن
فاطمه تو بادکنکارو باد کن
کیمی تو خونه رو جارو کن
سوگل تو میوه هارو بشوربه دیمنم فکر نکن
فائزه و شیما اهنگارو اماده کنید
شقی و مینا هم تمرین قر کنید
وای من چقدر خسته شدم چقدر کار کردم
چه پرروم
مریم حلالم کن سایت شکلکا شکلکارو نمیارهاز اون خوشکلاش
بیخی همونای خودمون و عشقه
بعلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
وای چشمه خلاقیتم هنگیده
نظر شما چیه؟الان یه داستان میسازم
یکی بود یکی نبود تو یه شهر دوتا دختر تپل مپل به دنیا اومدن که یکیشون اسمش اسما بود و یکیشون مریم
که اسما از بس تپولو بود نمیتونست بشیه همزمان با اونا تو یه شهر دیگه یه دختر دیگه به اسم سوگل به دنیا اومد
و تو یکی دیگه مینا و شقی
و تو اون یکی سایه و یه سال بعدشم سه تا دختر به اسم فائزه و شیما و شاداب و کیمی به دنیا اومدن که همشون عاشق خوندن بودن و همیشه فکر میکردن که میرن تو هالیوود یه روز که بیکاری زده بود به سرش رفتن تو نت و باهم اشنا شدن و دوست شدن و بعدش باهم کلی دوست شدن اما مهم تر از اون یه دختر ناز و مهربون و گوگولی به اسم فاطمه بود که 20 سالش بود و از بقیه بزرگ تر بود اما از ته دل دوسش داشتن و عاشقش بودن
اون دخترا با هم یه گروه درست کردن به اسم دختران رویایی که همشون یه هدف داشتن اما بعدش فاطمه جون پشیمون شد اما اون هرجور دوست داشت باید میبود
بعد 2 سال باهم رفتن به هالیوود و واسه دمی و تیلور و سایمون اجرا کردن اون لحضه بود وقتی چشماشون و باز کردن چشمشون خورد به ادمایی که جلشون بلند شدن و دارن هورا میکشن و کف میزنن و از داورا میشنون که شما معرکه اید و اون لحضه است که جیغ زدن و گریه کردن و پریدن بغل هم دیگه و با هم به اخر مسابقه رسیدن
اما اونا مثل بقیه نبودن
اونا همشون عادی رفتار میکردن نه از بقیه خودشون و بیشتر میدونستن نه با بقیه بد رفتار بودن و فکر میکردن که اونا خیلی برترن اونا تو یه خونه نقلی زندگی میکردن و اولین البمشون و ساختن و کلی پر طرفدار شدن یه روز که خوابیده بودن یکی زنگ در و زد و سوفی رفت درو باز کرد که دید سیندرلا پشت دره و کارشون داره رفتن تو اونجا بود که سیندرلا کلی گریه کرد که شوهرم اذیتم میکنه از زنای دیگه خوشش میاد و سوفی احساساتی شد و رفت یکی خابوند دهن پسر حاکم و برگشت و دید زیبای خفته دمه دره یه متر شیکم اورده نپرس که حامله است و اومده اون گروه برای بچه شعر بخونن و گفت از جاستین خوشش میاد و جذابه و اونا می خواستن خفش کنن (اخه جاس ادمه جون من؟) اون روز کلی سرشون شلوغ بود دیدن که مریم بیدار نشده و هنوز خوابه و فهمیدن روز تولدشه پس زنگ زدن همه رو دعوت کردن و رفتن بالا سرش و کلی جیغ داد کردن که پاشو و مریم عصبی شد و رفت یه گیتار اورد زد تو سر بدبخت سایه این وسط سایه خل شد بعد همه میخندیدن که سایه هی اینور اون ور میشد زنگ زدن تیلور گفتن بیا نامزدت از دوریت خل شده (ای بیشورا)تیلور اومد ازشون عصبانی شد من اون وقت بشون میخندیدم اونا سرخ شدند
بعد شب که تولد گرفتیم زنگ زدیم دمی و هرری و لیام و لویی و بقیه دوت دارااز جمله اقایونمون
و کلی کادو گرفت مریم ( ای کوفتش شه منم موخام :)) )
یکیش مجسمه لیام بود
بعدش پیر شدیم و مردیم و دیدیم کنار قبرمون یه صدایی میاد روحمون رفت یه سر اون یکیا زد دیدیم روح شقی مشغوله قره
یعنی همونجا خشکمون زدا
اون دنیا که رفتیم همش با هم اهنگ میخوندیم :))))))))
یه دفه دیدم تیلور براش یه حوری گرفتن:|
رفتم یه ماهی تابه از اون بزرگاش برداشتم زدم تو سر تیلور بگه غلت کردم همونجا بود تمامی اهل بهشت گفت
یعنی من اب شدم اخه بابا چیکار دارید تو زندگی شخصی من و شوهرم اخه
ای بابا ببخشید تورو خدا سوفی جونم چشمه خلاقیتم هنگیده چیزی به دهنم نرسید ولی حالا یه قریش میدیم
حالا تفلد تفلد تفلدت مبالک مبالک مبالک تفلدت مبالک
ملیم دوست دالیم ملیم دوست دالیم ملیم دوست دالیم
اهااها ماشالا
مریم خانوم ابرو کمون چشم عسلی مریم خانوم
هرری می خواد بیاد خونتون
حرف بزنه با باباتون
بگه شده عاشق مریمتون
اره این دل هرری بی هیچه
اها اها
مریمی جون ؟
بله
دوسم داری؟
نخیر
زنم میشی؟
نکه نمیشم
چرا نمیشی ؟
چون نمیشم
مریرم جونی؟
بله
حالا وای وای وای وای وای وای
ای بری باخ بری باخ
اها اها
حالا قرش بده اون ور و این ورش بده
YEEEEEEEEEEEE MEN
SHE MAKSE ME GO O OO
YE GIRL LOOKING IN THE PARTY
YE
GIRLLLLLLLLLLL
IF I WAS UR BOY,FR,IEND
NEVER LET U GO OOOO OO
ناری ناری ناری چشای اناری داری
U BE THE PRINCE & I BE THE PRINCESS
ITS A LOVE STORY BABE JUST SAY YES
HAPPY BIRTH DAY HUNY
WE LOVE U SO MUCH
WHAT TIME IS IT ? IS BIRTHDAY TIME
WHAT TIME IS IT ? IS PARTYS TIME
غلت داشتم به دل نگیرید :)))))
بازم تفلدت مبالک عزیزم قول میدم برم این دو روز خوب فکر کنم یه توفش و واست بگیرم
برچسب ها: <-TagName->
|